ری را

ری را جان...!
نامه ام باید کوتاه باشد،
ساده باشد، بی حرفی از ابهام و احتمال.
از نو برایت مینویسم
حال همه ی ما خوب است
اما تو باور نکن...!

آخرین مطالب

میشود نباشیم؟

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ب.ظ

آمده ام بگویم تا به حال شده است دلتان بخواهد نباشید؟ نه اینکه بمیرید، نه اینکه تنها باشید، نه اینکه در سیاره ای دیگر باشید و نه هیچ چیز دیگر. فقط نباشید. بعد یادتان بیاید که ای بابا پس میل به جاودانگی که در دبیرستان از آن حرف میزدند و  فطرت انسان و فلان و بهمان چه میشود؟ پس آن همه قوانین پایستگی که در هر درس تکرار میشد چه میشود؟ جدی چه میشود؟ 

میخواهم بگویم این انسان دوپا که برای هرچیزی فکری کرده و چیز دیگری اختراع کرده و قوانین قبلی اش را زیر پا گذاشته و نقض کرده، نمیتواند برای این قانون بقا فکری بکند؟ 

یعنی تا این حد ناتوانیم؟ آمدنمان دست خودمان نباشد، رفتنمان هم که درواقع نباید دست خودمان باشد، پس بودنمان چه میشود؟ این اصلی ترین فعلی که هرلحظه مشغول صرف کردنش هستیم، چه میشود؟ 

راستی، تا حالا شده دلتان بخواهد نباشید...؟ 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۵
الهام

نظرات  (۵)

۱۵ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۲۲ فروشگاه ارزانی
از بعد ازدواجم به خاطر همسرم دلم نمیخواسته که نباشم !! قدیما بعضی وقتا دلم می خواست نباشم 

اگه حسشو داشتی ! مارو به اسم خرید ساعت مچی  لینک کن! کمک بزرگیه.ممنون
انسان های ضعیف این گونه می اندیشند....ضعیف نباشید.

با عادت ها کنار میایی و اسیر تکرار ها می شوی.از زندگی خسته می شوی و خودت را با فلسفه ها سرگرم می سازی.گمان می کنی همان طور که تا امروز زندگی کرده ای ، از این به بعد هم زندگی خواهی کرد....


بعد در لحظه ای نامنتظر ، کسی می آید شبیه هیچ کس دیگر.خودت را در آینه این انسانِ نو می بینی.آینه ای سحر آمیزست او؛نه آنچه داری ، بل آن چه نداری ، آن را نشانت می دهد.و تو میفهمی که سال های سال ،در اصل ، همیشه با نوعی احساس نقصان زندگی کرده ای و در حسرت چیزی ناشناخته بوده ای.حقیقت مثل سیلی به صورتت می خورد.این شخص که خلا درونت را نشانت می دهد ، ممکن است پیری،استادی،دوستی،رفیقی،همسری و یا گاه کودکی باشد.مهم این است روحی را بیابی که کاملت می کند.کسی را پیدا کن که خودت را در آینه وجودش ببینی! آنگاه می بینی که زندگیت چقدر عوض می شود.

.زندگی همین لحظه ء  شک تو به تمام ِ رسیدن های ِ نرسیده است.
.
.
گرچه خودم به حقیقت این جمله شک دارم امیدوارم تو باورش داشته باشی الهام.
خیلی زیاد! ولی انگار تو یه بازی ای گیر کردیم که هر کاری کنیم حتی خودکشی فایده ای نداره! گیم اوور میشیم و میریم مرحله قبل یا دوباره باری میکنیم! مثه لپتاپ هنگ کرده ی روی یه بازی هستیم که نمیشه خارج شد! هی باس بازی کرد! 
باید دنیال یه راهی باشیم که بتونیم انگشتمونو نگه داریم رو دکمه آف روی کیبورد! بگیریم خاموش کنیم این لامصبو!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی